۱- بازار فروش داخلی و خارجی فرش ایرانی در سالهای اخیر کاهش زیادی داشته است. این درحالی بوده است که تا سال ۱۳۷۴ انحصار بازار فرش دستباف جهان در دست ایران بود اما اکنون نسبت به میزان صادرات قبل، به عدد تکاندهنده یکسیوچهارم رسیدهایم. آمارهای گمرک نیز بیانگر آن است که طی ۵ سال گذشته میزان صادرات فرش ایران سقوط چشمگیری داشته است و بر اساس آن تنها در سال گذشته حدود ۳ هزار تن فرش ایرانی به خارج از کشور صادر شد که این رقم از کاهش ۲۴ درصدی صادرات نسبت به سال ۱۴۰۰ حکایت دارد و این درحالی است که بر اساس آمار گمرک در اواخر دهه ۷۰، میزان صادرات فرش ایرانی سالانه در حدود ۲۵ هزار تن بوده است. بیش از ۸۵ درصد صادرات فرش دستباف ریزش کرده است و شاید هفتهای یک تا دو محموله فرش از کشور خارج شود این در حالی است که در سالهای گذشته صادرکنندگان نوبت میگرفتند که مجوز ورود فرشهای صادراتی را به انبارهای گمرک دریافت کنند. پیش از این قالی دستباف بعد از نفت بزرگترین صادرات غیرنفتی کشور بود و در دهههای ۷۰ و ۸۰ سالانه نزدیک به ۲ میلیارد دلار صادرات قالی دستباف به کشورهای مختلف دنیا داشتیم، ولی اکنون با وجود تحریمها، صادرات قالی بسیار کاهش داشته و در سال ۱۴۰۱ کل صادرات قالی دستباف فقط ۵۰ میلیون دلار بود.
۲- رفع تعهد ارزی یکی از آسیبهای جدی صنعت فرش دستباف ایران است. فعالان صنعت فرش بر این باورند که تحریمهای یکجانبه آمریکا که از سال ۸۷ اجرا شد نزدیک به ۲۵ درصد از بازارهای صادراتی ایران را دچار اختلال کرد، اما بعد از اینکه بانک مرکزی، صادرکنندگان فرش دستباف را ملزم به رفع تعهد ارزی کرد، صادرات این کالا زمین خورد، چراکه فرش برخلاف سایر محصولات با سرعت فروش نمیرود و به همین جهت نیز ارز صادراتی این محصول با سرعت مدنظر دولت نمیتواند به کشور برگردد. همین مسئله موجب شد صادرکنندگان فرش دستباف از صادرات این محصول دست بکشند و به تجارت کالاهایی بپردازند که فروششان راحتتر باشد. وضعیت بحرانی صادرات فرش دستباف تا جایی پیش رفته که سالانه کمتر از ۵۰ میلیون دلار از این محصول به کشورهای دیگر صادر میشود. بر همین اساس نیز طی سالهای گذشته فعالان صنعت فرش به طور مداوم خواستار معافیت این محصول از رفع تعهد ارزی شدند، زیرا ۸۰ درصد فرش بافتهشده ایرانی صادراتی هستند و تنها ۲۰ درصد در داخل مصرف میشود. در واقع سیاست رفع تعهد ارزی ضربه مهلکی به صادرات فرش دستباف زد. اعتقاد ما این است که فرش با کالاهای دیگر فرق میکند و باید مشخصه آن را در بازگشت ارز مورد توجه قرار داد. تفاوتی که فرش و صنایع دستی با سایر حوزهها دارد این است که ما فرش را صادر میکنیم یا خودمان در خارج از کشور دفتر داریم و باید بازاریابی کنیم و فرش بفروشیم یا به صورت امانت میدهیم به تاجرانی که در خارج از کشور در فروش فرش یا صنایع دستی فعالیت دارند؛ بنابراین امکان دارد مدتها مثلاً دو، سه یا پنج سال بماند تا یک فرش یا صنایع دستی را به فروش برسانیم؛ به همین خاطر میگوییم باید جدا از صنایع دیگر باشد. ضمن اینکه برای فرش هیچ دلاری از دولت نگرفتیم که بگوییم دلارش را صادر کردیم و بایستی به سامانه نیما برگردانیم و دلاری از سامانه نگرفتیم که بخواهیم برای فروشش دلار را برگردانیم؛ به همین دلیل این یکی از بزرگترین معضلاتی است که در صادرات داریم. بحث دیگر برگشت فرش است. فرش را به نمایشگاههای مختلف میبریم و وقتی نمیخواهند برمیگردانیم. بسیاری از کارخانهجات برخی از کالاها را در یک نمایشگاه شرکت میدهند به صورت تبلیغ چند نمونه میبرند و دیگر احتیاجی به برگشتش نیست؛ اما ما باید خود فرش را ببریم و مثلاً برای یک نمایشگاه ۲۰۰ تخته فرش ببریم و هرکدام را که نفروختیم برگردانیم.
۳- از طرفی فرشی را که از ایران صادر کردیم وقتی بخواهیم برگردانیم باید مالیات بدهیم؛ یعنی فرشی را که به آن سوی مرز بردیم بخواهیم برگردانیم، باید گمرک بدهیم. برای نمایشگاه اعلام میکنیم که میخواهد به نمایشگاه برود؛ ولی وقتی برمیگردد از مالیات معاف هستیم. اما مدتی بعد این دستورالعمل لغو شد و میگویند فرش را که میخواهید برگردانید باید گمرک بدهید؛ در صورتی که نباید به فرشی که تولید خود ایران بوده و محصول خودش است گمرک تعلق بگیرد که این هم یک مشکل است. مشکل دیگر جابهجایی پول است. اگر فرشی را ببریم و بفروشیم برای برگرداندن پول مشکل داریم و به خاطر تحریمها نمیتوانیم این کار را بکنیم. در بسیاری از کشورها بازاریابی کردیم و مشتری پیدا کردیم ولی نمیتوانیم انتقال پولش را انجام دهیم. حدد ۳۲ درصد صادرت فرش ایرانی به امریکا بوده است.
۴- یکی از آسیبهایی که تحریمها به فرش ایرانی وارد کرده، رشد صنعت فرش در کشورهای رقیب مثل چین، هند و پاکستان بوده است. این کشورها با کپی کردن فرش و نقوش قالی ایرانی از نبود ایران در بازارهای هدف بهره برده و فرشهای کپی خود را روانه بازارهای هدف میکنند. فرش ایرانی الان بازارهای خود را در امریکا از دست داده و بیشتر به کشورهای خلیج فارس، آلمان و روسیه صادر میشود که البته به آنجاها هم خیلی نمیتوانیم صادر کنیم. وقتی رقم دو میلیارد و صد میلیون دلار صادرات که داشتیم الآن به ۵۰ میلیون دلار رسیده نشان میدهد که دیگر صادرات نیست. زمانی بازار چین برایمان خوب بود که الآن خیلی به چین صادرات نمیشود. چین هم چون گذشته خریدار فرش ایرانی نیست.
۵- حدود ۷۰ درصد از مواد اولیه موردنیاز تولید فرش وارداتی است؛ اما برای این واردات، هیچ یارانهای به ما نمیدهند؛ بنابراین برای واردات مواد اولیه با موانع زیادی روبهرو هستیم. در بحث تولید مشکل مواد اولیه داریم و ابریشم داخلی ما چه از لحاظ کمیت و چه از لحاظ کیفیت جوابگوی تولیدات ما نیست و اگر بخواهیم ابریشم وارد کنیم بایستی از چین وارد کنیم که تعرفهها را خیلی بالا بردند که مجدداً برگشت و تعرفهها پایین آمد ولی بابت مواد اولیه دلار بهراحتی نمیدهند.
۶- مشکل بزرگتر دیگری که الآن در حوزه فرش هست اینکه بافندگان فرش در کشور در حال کاهش هستند. متاسفانه شاهد ریزش تعداد بافندگان فرش هستیم. حال اگر مواد اولیه خوب و مرغوب به آنان نرسد دچار مشکل میشوند. دولت گاهی به مقدار خیلی کم اقدام به وارد کردن مواد اولیه فرش میکند؛ ولی اصلاً مرغوب و مناسب نیستند. برای این کار دولت باید از افراد متخصص در این زمینه مشورت و مشاوره بگیرد تا بتواند کالای خوب وارد کند. در یک برهه و بر اساس یک تصمیم کاملاً احساسی برای بیمه کردن بافندگان فرش با یارانه ۸۰ درصدی فراخوان دادند که بر اساس طرح مذکور، بافنده و غیربافنده ثبتنام کردند و همگی بیمه شدند. قبلاً بافندهها سعی میکردند فرش ببافند و پولی که میگرفتند پول خوبی بود و الآن در بازار فرش خبری نیست و کارفرما نمیتواند پول را به او پرداخت کند و از لحاظ فرهنگسازی برای این کار خیلی علاقهمند نیستند. زمانی مثلاً ۱۰، ۱۲، ۱۵ سال قبل یک بافنده یک فرش دو مترمربعی که میبافت با دستمزدی که از ما میگرفت میتوانست برای دخترش جهیزیه بگیرد و الآن خود فرش را هم بدهد حتی یک یخچال هم به او نمیدهند و برای همین به این کار خیلی علاقهمند نیستند. زمانی دختران ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰ساله جزو بافندهها بودند و امروز اکثر بافندهها ۶۰ سال به بالا هستند؛ یعنی زیر ۶۰ سال خیلی علاقهای به تولید فرش ندارند. قدری مشکل از طرف ما تولیدکنندهها است که چندان همسو و همراستا با سلیقه بازار جلو نرفتیم و باید تغییری در نقشهها و سبکها بدهیم که کمکم دارد این اتفاق میافتد ولی قدری دیر اتفاق افتاده است.
۷- گلوگاه مشکل صادرات فرش ما ناشی از خودتحریمی داخلی است، محدودیت بانک مرکزی برای صادرکنندگان فرش باید برداشته شود. علاوه بر تحریمهای بیرونی، تحریمهای داخلی از جمله مصوبه تعهد ارزی بانک مرکزی و عدم حمایت از قالیبافان و صادرکنندگان باعث شد تا تولید فرش دستباف به یکسوم و صادرات آن به شدت کاهش یابد. مثلاً فرآوری مواد اولیه فرش در داخل انجام نمیشود؛ هنوز یک سرمایهگذار چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی وجود ندارد که اینهمه پشم عالی و درجهیک را فرآوری و استفاده کند. ایران واردکننده پشم و ابریشم شده درحالیکه زمانی تولیدکننده و صادرکننده پشم و ابریشم بوده است. در حال حاضر سالیانه ۷۰۰ تن ابریشم وارد میکنیم. در این شرایط اکثر تولیدکنندگان کارگاه خود را تعطیل کردهاند، فرشها را بافتهاند، اما نتوانستهاند به فروش برسانند و این باعث شده در انبارهای آنها فرشهای زیادی بماند.
۸- باید تشکلها با کمک مسئولین بتوانند بازاریابی کنند. الآن بهترین مورد کشور عربستان است که میتواند یکی از بازارهای خیلی خوب باشد و از قبل هم بوده و به فرش ایران علاقهمندند؛ اما به خاطر اینکه مدتها روابط خوب نبود ترکیه تقریباً جایگزین شده؛ ولی میشود تشکلها رایزنیهایی بکنند و نمایشگاههایی برگزار کنند.
۹- در ایران سبکهای خیلی مختلفی برای فرش داریم و خود استان اصفهان بیش از ۱۲ سبک فرش دارد و هرکدام سبکهای مختلف ریزبافت و درشتبافت دارند. بیشترین فرشی که عربستان استفاده میکند سبک فرشهای اصفهان، قم و تبریز است که ریزبافت و ابریشمی است که ترکیه این را ندارد؛ اما چون فرش از ایران نمیرفته، ترکیه توانسته جایگزین شود. خیلی راحت میتوانیم بازار عربستان را به دست بگیریم و الان که شرایط سیاسی خوب شده میتوانیم رایزنی کنیم و باید سفارتخانهها کمک کنند که به آنجا برویم و نمایشگاهها و همایشهایی برگزار کنیم تا دوباره بتوانیم این بازار ازدسترفته را به دست بیاوریم. تشکلها در کشور فعالیت میکنند و بایستی مواردی مثل رفع مشکلات ارزی و پیمانسپاری که در کشورمان است را برطرف سازند. از دیگر کارها برگزاری همایشها، سمینارها و کلاسهای آموزشی است که خیلی میتواند مؤثر باشد. قبلاً کسی که خانهای میخرید فرش را هم انتخاب میکرد و خیلی برایش مهم نبود که فرش به دکوراسیون خانه میآید یا نمیآید و فقط به عنوان یک کالای سرمایهای و یک فرش مرغوب در خانهاش باشد بود؛ اما امروز کسی که خانهای میخرد چیدمان را به دست یک دکوراتور داخلی میدهد و کاری به این ندارد که کیفیت فرش خوب یا بد است و فرش باید با مبلمان، پرده و کاغذ دیواری ست و هماهنگ باشد. یکی از زنجیرههای گم شده ما رابطه بین تولیدکنندگان و معماران و طراحان داخلی است. اولین همایش نقش فرش در دکوراسیون داخلی را در اصفهان برگزار کردیم که در استانهای دیگر هم اتفاق میافتد. در آنجا طراحان و معماران را آوردیم و با تولیدکنندهها همایش برگزار کردیم تا اینها بتوانند تعامل بیشتری با هم داشته باشند.
۱۰- صنف فرش بدون حمایت دولت روی پای خود ایستاده و ما خودمان مواد اولیه موردنیاز را تهیه میکنیم، فرش را تولید میکنیم و به فروش میرسانیم. هزینههای آب و برق و تلفن، مالیات، عوارض، بیمه را پرداخت میکنیم ولی هیچ کمکی از طرف دولت نمیشود. باید مسئولین ارزش فرش را بدانند و تا آنها ندانند ما هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم؛ چون فرش کالایی است که حتماً باید صادر شود و صادرات ما تابع قوانین و مقرراتی است که دولتمردان وضع میکنند. متاسفانه اینها هنوز جایگاه فرش را نمیدانند که فرش فقط یک کالا نیست و فرش از بعد هنری، اقتصادی و اجتماعی میتواند مؤثر باشد. روستاییان در کنار کار کشاورزی فرش هم میبافند و اگر موقعی به خاطر خشکسالی کشاورزیشان تعطیل شود جایگزین درآمدشان را با فرش انجام میدهند و اگر فرش از بین برود اینها به شهرها مهاجرت میکنند و مهاجرتشان مشکلات اجتماعی خاص خود را دارد. وقتی افرادی مثل آقای پوتین، رونالدو و... به ایران میآیند بهترین کالایی که میتوانند به عنوان یک کالای کاملاً ایرانی به آنها هدیه بدهند فقط فرش است و به شکلی هویت ایرانی است. از لحاظ درآمدزایی هم هشت میلیون جمعیت ارتزاقشان از این راه است. کالایی که اینهمه جنبه هنری، فرهنگی و اقتصادیاش مهم است مسئولین ما به آن توجه نمیکنند و چون آنها توجه نمیکنند بازارمان خراب شده و ما نمیتوانیم کاری بکنیم؛ در صورتی که دولت امریکا وقتی میخواهد ایران را تحریم کند و به او ضربه بزند اینقدر آگاه است که اگر فرش ضربه بخورد میتواند به کشور ایران ضربه بزند؛ اولین کالایی که بعد از نفت تحریم میکند فرش دستباف است و میدانند اگر فرش دستباف ایران از بین برود مشکلات زیادی درست میکند. روی فرش دستباف مانند نفت حساسیت زیادی در حوزه تحریمها هست، زیرا زنجیره انسانی زیادی دارد و در حوزه اقتصاد روستا اثرگذار است.
سعید عصاچی/ نایب رئیس اتحادیه فرش دستباف استان اصفهان
نظر شما